تو با پیراهن سرخت چه غوغا میکنی مریم
تو با چشمان شهلایت به دل جا میکنی مریم
غزل های جدیدت را ز رنگ خون سرمستم
به روی پاره های جان تو انشا میکنی مریم
برای بازی کردن با لطافت های احساسم
عجب بی ادعا نقشی تو ایفا میکنی مریم
میان این همه عاشق چرا در هر زمان ما را
به جای مهربانی ها تو رسوا میکنی مریم
خدا پشت و پناهت باد تو زیبایی تو مهتابی
ولی با دشمنان ما مدارا میکنی مریم